بای ذنب قتلت!
بیش از من ، از حقیقت بدت میآید . و این بد آیندی اجتناب ناپذیر است. زن دوست ندارد به زبان آشکار شود. زن فقط ستوده میخواهد شود، فرقی هم نمیکند در زبان چه کسی ! سال ها پیش تعریف آن نویسنده روسی را برایت آورده بودم که : زن مثل گربه است ، از جانب هر دستی نوازش شود سر بر زانوی همو میگذارد .
متولدین موش حتی از گربه در خواب هم میگریزند جیغ میزنند فریاد میکشند و باور دارند وقتی گربه به خواب ببینید چنگالی در انتظار آنان است.
مرا به یک ضارب ذهنی بدل کرده ای مثال خوبی است که در صفحه مقابل سلوک میخوانمش .
مرا به یک ضارب ذهنی بدل کرده ای در خیالم مشت میشوم چنگال و در لحظه فرود آمدن به پایت میگریم و سرم را به زانویت آرام میکنی.
و این هر شب من است.